طب سنتی ایرانی
طب سنتی ایرانی
نوعی طب سنتی و گونه ای از پزشکی جایگزین است که بر اساس اخلاط چهارگانه میباشد.
بنیاد اساسی
مزاج، بنیاد اساسی پزشکی سنتی ایران است. پزشکان قدیم با ممارست و تبحری که در شناختن مزاجها داشتند، دخالت وضع مزاجی را، از موی سر تا ناخن پادر هر یک از بیماریها رصد کرده و معیار تشخیص و درمان کلیه بیماریها را، توجه به مزاج اصلی و عارضی بیماران قرار داده بودند. به علتِ همین تمرین مداوم، منشاء اختلالات و عوارض بدن را به سهولت درمییافتند. در کتب طب قدیم، فصول و ابواب مفصل جداگانهای در خصوص این علایم تحت عنوان سوء مزاج سرد و سوء مزاج گرم شرح داده شدهاست اما کلاسوء مزاج دو گونه است : ۱- ساده(سازج).۲- مادی . به جرات میتوان گفت: به همان سهولتی که امروز پزشکی جدید بیماری پرکاری تیروئید را تشخیص میدهد، آنان بیکفایتیهای خفیف تیروئید را تشخیص میدادند. علت موفقیت پزشکان قدیم در تشخیص و درمان بیماریها، طبقهبندی امراض بر اساس مزاج، گرمی و سردی و به اصطلاح پزشکی جدید (ازدیاد و نقصان میزان سوختوساز پایه) بود.
دارو شناسی
در پزشکی سنتی، از تمامی عناصر موجود در طبیعت اعمّ از: گیاهی، معدنی و حیوانی برای اعاده اعتدال مزاج استفاده میشود. رعایت حال کبد بیمار از اصول اساسی تجویز دارو است.بیماری که با غلبه یک یا چند خلط در بدن به وجود آمده است، با تخلیه و تعدیل آنها رفع خواهد شد. اخلاط موجود در بدن بیمار ممکن است بر اثر تغذیه، هوای محیط و … نضج یافته و آماده دفع باشد یا ممکن است به شکل خام باشد، که برای دفع، باید با داروهای منضج تدارک شود.
داروهای منضج
هر خلطی داروی منضج خودش را دارد. برای خلط دم که مزاج آن گرم و تر است، منضجی لازم نیست و فصد و حجامت در زمان لزوم و بدون نضج، قابل انجام است. معمولاً برای صفرا سه روز، برای بلغم نه روز و برای سودای خالص پانزده روز باید داروی منضج استفاده شود. البته این اعداد بسته به اقلیم، فصول سال و گرمی و سردی هوا، جزوی قابل تغییر است.
داروهای مرکب
داروهای مرکب با نامهای:
۱- معجون ۲- گوارشی ۳- شراب ۴- رب ۵- قرص ۶- شیاف چشمی ۷- سرمه ۸- ایارج ۹- کفلمه ۱۰- تریاق ۱۱- حبّ ۱۲- مفرح ۱۳- سنون ۱۴- لعوق ۱۵- مربا ۱۶- مرهم ۱۷- غرغره ۱۸- طبیخ ۱۹- ماءالاصول ۲۰- قیآور ۲۱- مسکن ۲۲- روغن ۲۳- شیاف مقعدی ۲۴- شیاف مهبلی ۲۵- اطریفل
عرضه میشوند.
مزاج داروها
ابن سینا توصیهای اکید در تجویز دارو دارد و میفرماید: هرگاه بیماری با تجویز داروی تکی قابل درمان است، هرگز از چند دارو برای درمان استفاده نکن، و هرگاه چند دارو میتوانند درمان را بر عهده گیرند، هیچوقت دست به داروهای بزرگ (معجونها، ایارجها) نبر.
در داروهای مرکب محاسبه مزاج مرکب از کارهای سخت بهشمار میرود.
بهطور مثال :
پیشگیری، نگهداری و درمان بیماریهای روانی در طب سنتی – مزاجشناسی :
در سببشناسی بیماریها و ناهنجاریهای روانی سه بعد : بایوسایکوسوشیال مطرح است که ۱- بیولوژی – فیزیولوژی (جسم)- متخصص ژنتیک- فیزیولوژیست – پزشک – حکیم -متخصص طب سنتی، ۲- سایکولوژی ( روان ) روانشناس بالینی – روانشناس سلامت- مشاور – روانپزشک، ۳-محیط ( جامعه) جامعهشناس – انسانشناس – روحانی یا عالم دینی نقش کلیدی خواهند داشت و مسلماً فرایند درمانی موفق متد و روشی بین رشته ای خواهد بود که بیمار را در ابعاد مختلف به حالت تعادل یا سلامتی برساند، اما در بعد فیزیولوژِیک -سایکولوژیک یعنی جسمانی – روانی
روان درمانگر طب سنتی ( روانشناس ) : بر اساس تئوری کلی اخلاط به وجود آمدن بیماریهای روانی از بعد فیزیولوژیک یا بیولوژیک به دلیل افزایش یا کاهش کمی یا کیفی، یکی از اخلاط چهارگانه در کل بدن یا سیستم اعصاب مرکزی CNC میباشد که از طریق تکنیکها و مداخلات متعددی این غلبه اخلاط در بیمار بر طرف شده و به حالت تعادل یعنی سلامتی باز میگردد. در طب سنتی به جهت جایگزینی استفاده از داروهای شیمیایی که دارای عوارض جانبی منفی شدید و متعددی در بلند مدت برای بیمار هستنداز انواع تکنیکهای روان درمانی به موازات استفاده از گیاهان دارویی و اعمال یداوی چون ماساژ، حجامت، فصد و … برای ایجاد تعادل مزاجی جسمانی و روانی استفاده میشود . از الگوی غذایی خاصی در روند بهبود بیماران روانی استفاده میگردد، بهطور مثال مصرف برخی از غذاها با تأثیر بر انتقال دهندههای عصبی مهمی چون سروتونین و نوراپینفرین باعث ایجاد علائم بالینی افسردگی میشوند از طرفی با بهم ریختگی در سیستم گوارش و ایجاد یبوست و عدم دفع، بدن را مسموم می نمایند، داروهای گیاهی، الگو و رژیم غذایی که با کمک علم مزاجشناسی برای هر بیمار تدوین میگردد دقیقاً با معیارهای علم سایکوفارماکولوژی یا داروشناسی روانی مطابقت دارد، غذای شما دوای شماست و دوای شما غذای شماست ،جمله معروف از حکیم ابو علی سینا نابغه پزشکی ایرانی که کتاب قانون در طب وی تا قرنها در دانشگاهها و آکادمیهای پزشکی – روانپزشکی اروپا مرجع بودهاست .
درمان بیش فعالی کودکان – افسردگی – اضطراب – وسواس – انواع فوبیا و ترسها – عدم توجه و تمرکز و …
مطالعات تطبیقی علمی و پژوهشی گسترده ای در این زمینهها در حال انجام میباشد …
اشتباه مرسوم در ماهیت پرشکی سنتی
طب، شاخهای از علوم سلامت است و هدف آن حفظ صحت و ارتفاع بیماری و بازتوانی آسیب دیدگان میباشد. شکسته بندی، جراحی، خونگیری، توصیههای بهداشتی (در مسافرت و سکونت)، آرایش و… تماماً در این روش مورد بحث قرار دارند.
روشهایی چون گیاهدرمانی، بخاطر اشتراک در مواد دارویی، بعضاً با روش طب سنتی اشتباه میشوند. البته که از انواع گیاهان در درمان طب سنتی استفاده میشود اما گیاه درمانی یکی از زیر مجموعههای طب سنتی است .
تشخیص یا بیمارییابی
تشخیص بیماری در طب سنتی با در نظر گرفتن مزاج اعضا و مزاج بیمار، فصل، معاینه وضعیت روانی مراجع یا بیمار و … انجام میگیرد. در بیماریهای مزمن، شغل بیمار، بیماریهای والدین نیز تحت بررسی قرار میگیرد. بیماری با نشانیهایی که ناشی از نامعتدل بودن است، خود را نشان میدهد. جستجوی این علایم بسته به شکایت بیمار از بیماری خود، باید در مسیر بیاعتدالیهای موجود باشد. دقت و تیزبینی پزشک قسمت اصلی تشخیص را عهدهدار است. شرح مراحل بیماری باعث شناخت مسیر بازیابی صحت است.
انواع بیماری
بیماریها به دو قسمت دستهبندی شدهاند.
- بیماری ساده (سوء مزاج رویآور به اندامهایی که اجزاء مشابه دارند، بیماریهای رویآور به اندامهای ابزاری، سوءمزاج اندامهای ابزاری).
- بیماری مرکب (بیماریهای مادرزادی، بیماریهای اندازه، بیماریهای تعداد، بیماریهای وضعی).
نشانه شناسی
مثال
- عفونت عامل به وجود آمدن تب است، نشانههای آن: تشنگی و سر درد.
- پر شدن رگهایی منتهی به چشم باعث بند آمدن عنبیه است، نشانه آن: از دست رفتن بینایی.
- نزله عامل زخم ریه است، نشانه آن: سرخ شدن گونهها و برکشیده شدن ناخنها است.
در طب سنتی از رویآورها تحت عنوان عَرض نام برده و از آن به دلیل و راهنما تعبیر شدهاست.
تشخیص به وسیله درد
- درد در طرف راست بدن نشانهای از کبد دارد و درد طرف چپ نشانه ناراحتی طحال است.
- سنگینی در عضو نشانه بیماری در اندامی است که عصب حسی ندارد یا حس خود را از دست داده است.
- کشیدگی دلیل زیاد بودن ماده بیماری و سوزناگی دلیل تندی ماده خلط است.
- رنگ سرخ ورم دلیل ماده صفرا و سختی آن دلیل سودا است.
- محل درد نیز نشانهای از علت آن دارد، چنانکه درد انگشت دست: یا از عامل قبلی است یا نشان آسیب دیدن زوج ششم عصب گردن است.
بیماری عامل بیماری
گاهی یک بیماری خود باعث بیماری دیگری میشود، در اینجا عَرض خودش یک بیماری جدید است و نشانهها دلالت بر بیماری سابق نخواهد داشت. مانند صرع که از قولنج بروز کرده باشد. در این حالت است که دیگر نشانههای صرع دلالت بر قولنج ندارد و خودش بحث دیگری است[۸].
معیارهای مزاج شناسی بیماری
- رنگ چهره، مو و عوارض آن: سفیدی رنگ پوست بدن نشانه سردی مزاج و سرخی و گندم گونی آن نشانه گرمی مزاج است. زردی نشانه گرمی، رنگ بادمجانی (تیره بی روح وغیر درخشان) نشانه سردی و خشکی، رنگ گچی و سربی نیز نشانه سردی مزاج است.
- نبض بیمار
- شکل جمجمه
- پوست (گرمی، سردی، تری و خشکی) نرمی پوست نشانه رطوبت مزاج و زبری و سختی پوست نشانه خشکی مزاج است. (به شرطی که لمسکننده معتدل باشد یا در قیاس با پوست معتدل راجع به مزاج لمس شونده قضاوت کند).
- تراکم موهای بدن و نوع آنها: زیادی مو، رشد سریع و رنگ سیاه آن دلیل بر گرمی مزاج است. کمی مو و رنگ روشن آن دلیل بر سردی، مجعدبودن نشانه خشکی و موی صاف نشانه رطوبت است.
- جنسیت و مزاج