سفالگری همدان
سفالگری همدان
گویا در روزگار کهن نخستین هنرمندیهای انسان از نقش و نگار ظرفهای گلی آغاز شده است که در آن هنگام بدون کمک چرخهای کوزه گری و به یاری سرانگشتان می ساختند و در کوره های نخاله می پختند. اکنون پس از سپری شدن چند هزار سال هنوز هم نگارگران سفالینه ساز برای بیان انگیزه ها و آرزوها ی زندگی به نقش و نگار کاسه کوزه ها می پردازند. با این تفاوت که نقش و نگارهای عامیانه این روزگار با پرتو آرزوی انسانهایی نگاشته می شود که درسایه روشن نیازمندیهای زندگی کنونی سر می برند.
هم اکنون مهمترین مراکز تولید سفال در استان همدان، لاله جین- در حدود ۲۵ کیلومتری همدان- و فرسفج در شهرستان تویسر کان است. سفالینه های لالجین از دید تاریخ ساخته شدن به دو بخش است : نخست آنکه تا هفتاد هشتاد سال پیش و دیگر آنها که تا بیست سی سال پیش هم ساخته می شد.
تفاوت این دو از نظر شکل کاسه، لعابها، نقش و نگارها و روش قلم زنی آشکار است. در بخش نخست کاسه ها را اندکی بزرگتر و دهان بازتر می بینیم و نقش و نگارها و گوناگونی لعابها زیاد تر و قلم زنی ها با باریک بینی و درنگ بیشتر انجام گرفته است. پیداست که قلم مو با آهستگی می گشته است و نگارگر سفالینه ساز سپری شدن زمان را احساس نمی کرد و رها از گرفتاریهای زندگی در اندیشه های هنرمندانه خود غرق بود و می خواست که جایی از کاسه را بی نقش و نگار نگذارد پس هر جا را به نقشی می آراست، ولی هشیار بود که مبادا هماهنگی نقشها را برهم ریزد.
با اینکه قرینه سازی را به کار می گرفت از طرح نقشهای گوناگون کوتاهی نمی کرد. جایی را نقش مرغ و جایی دیگر را نقش ماهی، در کاسه ای نقش طاووس و در کاسه ای دیگر چهره زن را نگاشته است، زنی با ابروهای سیاه و کمانی و پیوسته، با چشمانی بادامی و بزرگ به تناسب همان ابرو. آشکار است که آنچه را هنرمند از زیبایی معشوق در پندار داشت بسیار درخشانترو شیواتر از نقش این کاسه بود.
در کاسه های همان بخش نخستین نقش پرنده و ماهی زیاد طرح شده است. پرنده می تواند از یک سو نشانه باغ و سرسبزی باغ و از سوی دیگر نشانه آرزوهای برگزیده و آسمانی هنرمند باشد. ماهی هم زیباست و هم پاک چون در آب زیست می کند و آب همواره مطلوب ما ایرانیان بوده و هست.
یکی دیگر از مشخصات همین کاسه های بخش نخستین این است که نقش و نگارها را تنها به یاری خط و سطح که بالعابهای رنگین پوشیده است نگاشته اند و سایه روشنها و تیرگی هائی را که سبب ابهام است و از صراحت و رسائی می کاهد به کارنیاورده اند.
این کاسه های گلی را بالعاب سفیدی پوشانده اند که شبیه ظرفهای چینی شده است. البته به اندازه چینی محکم و ظریف نیست ولی از بدل چینی بهتر است. البته پانزده بیست سال است که لا له جین ها به سبب جنبه های تجارتی کار و پیشه خود را از نگاشتن نقش و نگار بر سفالینه ها چشم پوشیده اند و راستی که ارزشهای هنری کار خود را فدای کم ارزشیهای داد و ستد کردند. در حال حاضر، سفالسازی در لاله جین همدان، اگر چه به لحاظ کمی و تعداد دست اندرکاران و میزان تولید سالانه، افزایش چشمگیری نسبت به گذشته و حتی هر سال نسبت به سال پیش، یافته است اما روز به روز از میزان تولید سفالینه هایی که شاخص لاله جین همدان بود و با رنگهای فیروزه ای، سبز، خردلی و قهوه ای مشخص می شد و تولیدات کاملاً مصرفی را شامل می شد و به مرور زمان شاهد کاهش نسبی کیفیت و نقش ها هم بوده ایم گو اینکه هنوز هم سفال سازی در لاله جین، “هنر- صنعت” مطرح استان همدان بوده و لاله جین بزرگترین مرکز سفالگری ایران است.