روش مارکتینگی که به خواب هم نمیدیدید!
روش مارکتینگی که به خواب هم نمیدیدید!
از اولین بار که به نوشتن مطلبی درباره بازاریابی ربایشی (که به نام بازارایابی درونگرا و همینطور بازاریابی جاذبهای) فکر کردم، زمان زیادی میگذرد. البته، نه اینکه نوشتن در مورد این روش مارکتینگ، برایم کار سختی باشد. اما دوست داشتم چیزی بنویسم که بتواند حق مطلب را درباره بازاریابی ربایشی ادا کند. چرا که آن را به عنوان بهترین و درستترین روش برای بازاریابی و رشد یک کسب و کار میشناسم. و این موضوع، کمی شروع کردن مطلبی درباره آن را سخت میکرد. البته تا الان…
صدها روش مختلف برای بازاریابی وجود دارد که هر یک خوبیها و بدیهای خود را دارند. اما وقتی نگاهی دقیق به این روشها داشته باشید، در بین آنها یکی هست که درخشش به خصوصی دارد. انگار که کمی با روشهای دیگر تفاوت دارد. این همان بازاریابی ربایشی یا درونگراست. روشی که اگر بهترین روش برای بازاریابی کسب و کار شما نباشد، حداقل یکی از بهترین روشهاست. اما منظور از بازاریابی ربایشی دقیقاً چیست و چرا من انقدر آن را دوست دارم؟ اینها سوالاتی هستند که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت، اما قبل از هر چیز بگذارید یک ماجرا را برای شما بازگو کنم (ماجرایی که انقدر برای همکارانم تعریف کردم که ملتمسانه از من میخواستند در این مقاله نیز آن را بازگو نکنم.)
تقریباً ۸ سال پیش بود که از طریق داستانِ مارکوس شریدان با بازاریابی ربایشی آشنا شدم. البته آن زمان، نمیدانستم این روش بازاریابی، اسم مشخصی دارد. تنها چیزی که میدانستم این بود که با روشی متفاوت روبرو هستم…
داستان مارکوس شریدان، بازاریابی ربایشی و تاثیر محتوا
ماجرا مربوط به ۲۰۰۷ است. زمانی که وضعیت نابسامان اقتصاد آمریکا، عرصه را بر کسب و کارها تنگ کرده بود و شرکت ساخت استخری که مارکوس شریدان مدیریت میکرد هم از این قاعده مستثنی نبود. دیگر تبلیغات برای این شرکت تاثیرگذار نبود، چرا که کسی اصلاً به فکر ساختن استخر نمیافتاد… و اینجا بود که مارکوس داستان ما به دنبال یک روش بازاریابی بهتر گشت و این روش چیزی نبود جز بازاریابی ربایشی.
در اولین قدم او یک سایت برای خودش طراحی کرد. یک سایت که نقش قلمرو و رسانۀ اینترنتی کسب و کار او را بازی میکرد. سپس شروع کرد این قلمرو را به انواع و اقسام مقالههای مفید، مجهز کردن. اگر کسی به دنبال فهمیدن هزینه ساخت یک استخر بود، جواب را در سایت او پیدا میکرد. اگر کسی میخواست تفاوت انواع استخر را بداند، باز هم جواب در سایت او بود. خلاصه، او آنقدر در سایت خود مطلب نوشت که هر کسی، هر سوالی درباره استخر داشت، پاسخ همیشه در محتواهای سایت او وجود داشت.
گوگل پیش از بالا آمدن سایت مارکوس، مدتها به دنبال سایتی بود که پاسخ آدمهایی که درباره هزینه ساخت استخر، تفاوت انواع استخرها و … جستجو میکردند را داشته باشد. پس طبیعی بود که بلافاصله عاشق این سایت شود و جویندگان خود را به سمت آن روانه کند. کسانی که خواندن مطالب مارکوس باعث جلب اعتمادشان میشد و با خیال راحت کارشان را به او میسپردند. (صمیمانه پیشنهاد میکنم برای خواندن داستان کامل مارکوس شریدان به همراه مصاحبه اختصاصیاش کمی وقت بگذارید.)
پس بازاریابی هم میتواند مفید باشد!
وقتی که به عنوان یک نوجوان این داستان را میخوانم، انگار که مسیری متفاوت پیش رویم ترسیم میشد. تا آن زمان، تصور من از بازاریابی همواره یک چیز شیطانی بود. اما به کمک این داستان متوجه شده بودم که بازاریابی، لزوماً به معنی تبلیغات مزاحم و تلاش برای فروش به هر قیمتی نیست. بازاریابی هم میتواند آموزنده و مفید باشد. در بازاریابی، لازم نیست حتماً ما به دنبال مشتری برویم و مداوم نام خود را برای او تکرار کنیم. بلکه میتوانیم کاری کنیم که در زمان نیاز، خودش ما را پیدا کند. مایی که از طریق محتوای خود، او را در مسیر درست هدایت میکنیم. در واقع، این داستان برای من دریچهای شد تا روی دیگر بازاریابی را بشناسم. آن روی زیبا، روشن و دوستداشتنی که زندگی امروز مرا ساخته است.
بازاریابی ربایشی چیست؟
فکر میکنم تا همینجا هم، معنای بازاریابی ربایشی برای شما تا حدی واضح شده باشد. بازاریابی ربایشی یا درونگرا (Inbound Marketing) روشی از مارکتینگ است که تمرکز آن بر روی جذب مشتری و کشاندن او به درون پایگاههای کسب و کار شما (خصوصاً از طریق محتوای مفید و مرتبط) است. معمولاً در این روش، پایگاه اصلی شما، وبسایتتان محسوب میشود و صفحات شما در شبکههای اجتماعی نیز پایگاههای دیگر شما هستند.
در حقیقت، در بازاریابی ربایشی، شما به جای آنکه وقت و هزینه خود را صرف پیدا کردن مشتری کنید، آن را صرف افزایش کیفیت رسانههای خود میکنید. با این هدف که کاری کنید مشتری در زمان نیاز، شما را پیدا کند، پس از آن در مسیر خرید هدایت شود و در هر مرحله از مسیر خود، چیزی با ارزش از شما دریافت نماید. حالا احتمالاً میپرسید که چگونه قرار است مشتری شما را پیدا کند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ البته که بله! خود شما هم وقتی در گوگل جستجو میکنید و یک سایت را باز میکنید، دقیقاً جذب آن سایت شدهاید و در مسیر بازاریابی ربایشی هستید.
البته، در بازاریابی ربایشی بحث فقط بر سر جذب مشتری نیست. اگر بخواهیم کمی دقیقتر به بازاریابی ربایشی نگاه کنیم، متوجه میشویم که ایجاد رابطه صمیمی با مشتری در این روش، اهمیّت بسیار زیادی دارد. در واقع، هدف کلی شما ایجاد یک مسیر برای مشتری است. مسیری که در طی آن، غریبهها تبدیل به دوستان شما میشوند. دوستانی که اعتماد کاملی به شما دارند. با این حساب، میتوان بازاریابی رابطهای (یک روش بازاریابی که بر ایجاد رابطه با مشتری تاکید دارد) را به عنوان یک بخش از بازاریابی ربایشی در نظر گرفت.
شاید بد نباشد بدانید که اولین بار ایده بازاریابی ربایشی توسط آقایی به نام برایان هلیگن (Brian Halligan) مطرح شد. کسی که بعدها اقدام به طراحی یک سیستم آنلاین به نام Hubspot بر اساس همین روش بازاریابی کرد.
بازاریابی برون گرا: دویدن به دنبال مشتری
در مقابل بازاریابی ربایشی یا درونگرا، روشی به نام بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) مطرح شده است. یعنی آن زمانی که خود شما به دنبال مشتری میروید.
از نمونههای بازاریابی برونگرا، میتوان به زمانی اشاره کرد که شما در یک وبسایت خبری تبلیغ میکنید که جامعه هدف شما را تشکیل میدهد، با این هدف که شناخته شوید و تعدادی مشتری جدید هم بدست آورید. عبارت بازاریابی برون گرا تا حد زیادی به شکل و شمایل سنتی بازاریابی ربط پیدا میکند که بیشتر به سمت تبلیغات در سایر رسانهها تمایل داشت. دلیل این موضوع هم ساده است. قبل از تکنولوژی، هنوز امکان ایجاد رسانه توسط کسب و کارها عملاً ممکن نبود و رسانهها به روزنامه، مجله، تلویزیون و رادیو محدود بودند. برای همین، مطرح کردن ایده بازاریابی ربایشی احتمالاً آنقدر فایده نداشته است. اما با اختراع اینترنت، کم کم جرقههای این ایده نیز پدیدار شده است.
بازاریابی درونگرا و برونگرا در یک مغازه واقعی
درست است که مفهوم بازاریابی ربایشی، با ظهور اینترنت مطرح شد، اما قطعاً میتوان مصداقی از آن در بازاریابی سنتی نیز پیدا کرد. مصداقی که به درک بهتر موضوع کمک خواهد کرد.
فرض کنیم که شما یک مغازه لباس فروشی دارید و قصد دارید مشتریهای خود را افزایش دهید. زمانی که شما تصمیم میگیرید بروشورهای آموزشی برای انتخاب لباس طبق مد روز چاپ کنید، برای دکور مغازه وقت بگذارید، ویترین آن را زیبا بچینید، یک تابلوی جذاب برایش انتخاب کنید، بخشهای زنانه و مردانه را با علامت مشخص کنید و … در حقیقت، شیوه شما را میتوان بازاریابی ربایشی دانست. چرا که با تمرکز بر روی پایگاه شما و با هدف جذب کردن مشتری به مغازه و هدایت او به سمت خرید انجام میشود.
اما در مقابل، وقتی که شما تراکت چاپ میکنید، به کمک یک سامانه پیام کوتاه به مناطق اطراف خود پیامک میفرسید، بر روی بیلبوردهای اطراف تبلیغ میکنید و … روش شما را میتوان بازاریابی برونگرا دانست. زیرا این خود شما هستید که به طرق مختلف به دنبال مشتری میروید.
مزایا و مسائل بازاریابی ربایشی
حالا که با مفهوم بازاریابی ربایشی آشنا شدید، وقت پاسخ به پرسش مهم این مقاله رسیده است. چرا بازاریابی ربایشی یک روش عالی (از نظر من، حتی بهترین روش) برای بازاریابی است؟ چرا من تا این حد شیفته بازاریابی درون گرا هستم و این چنین با حرارت از آن سخن میگویم؟ چه چیزی بازاریابی ربایشی را نسبت به سایر روشهای بازاریابی متمایز میکند؟ در ادامه به مزایا و مسائلی که در بازاریابی ربایشی وجود دارد، خواهیم پرداخت.
چرا بازاریابی ربایشی همچون یک بهمن موثر است؟
من برای دفاع از موکلم، یعنی بازاریابی ربایشی، ۶ دلیل عمده دارم. ۶ دلیل که گواه بر این هستند که بازاریابی ربایشی، بهترین روش بازاریابی است. البته قبل از بررسی این دلایل، بگذارید توجه شما را به آماری جلب کنم. آماری که با پرسیدن یک سوال از کسب و کارهای مختلفی که بازاریابی ربایشی را شروع کردهاند، به دست آمده است.
این خود مشتری است که در زمان نیاز، شما را پیدا میکند
آیا شما به قهوه علاقه دارید؟ بیایید فرض کنیم که به تازگی به قهوه علاقهمند شدهاید و یک دستگاه قهوهساز هم برای خودتان خریدهاید. اکنون تنها چیزی که بین شما و یک فنجان قهوه اعلا فاصله انداخته، خرید یک قهوه خوب و با کیفیت است. اما بدبختی اینجاست که شما آشنایی زیادی با ویژگیهای قهوه خوب ندارید و مطمئن نیستید که چگونه باید تصمیمگیری کنید.
اکنون چه کار میکنید؟ احتمالاً همان کاری که باقی ما انجام میدهیم: به سراغ گوگل میروید و از او میپرسید “ویژگیهای یک قهوه خوب چیست؟” و سایتها را یکی بعد از دیگری باز میکنید. در بین این سایتها، یک فروشگاه اینترنتی قهوه است که یک مقاله بسیار خوب و کامل در مورد قهوه خوب نوشته است.
همانطور که در این داستان دیدیم، فروشگاه قهوه ما با استفاده از بازاریابی ربایشی توانست شمایی که به قهوه علاقهمند هستید و تصمیم به خرید آن دارید را جذب کنید. یعنی کسی که شانس تبدیل شدن او به مشتری شما بالاست. این در حالی است که در بازاریابی برونگرا، شما در رسانههای مختلف تبلیغ میکنید، با این امید که در بین مخاطبان کسانی باشند که به کار شما علاقه یا به محصولات / خدمات شما نیاز داشته باشند. اما همه به خوبی میدانیم که مردم چگونه تبلیغها را نادیده میگیرند و بیتفاوت از کنار آنها میگذرند.
به این نکته توجه داشته باشید که روش بازاریابی ربایشی دقیقاً با روش بازاریابی اجازهای همسو است. یعنی شما برای تبلیغ کردن خود در زندگی افراد وقفه نمیاندازید. بلکه کاری میکنید که آنها در صورت علاقه و نیاز شما را پیدا کنند و به شما اعتماد کنند. شما دیگر مزاحم زندگی آنها نیستید، بلکه بخشی مهم از زندگیشان میشوید.
بازاریابی ربایشی راهی برای جلب اعتماد مشتریان است.
زمانی که شما به پایان مقاله ویژگیهای قهوه خوب میرسید، فروشگاه داستان ما به شما یک مقاله دیگر را پیشنهاد میدهد. مقالهای که درباره تفاوت دو نوع اصلی قهوه، یعنی روبوستا و عربیکاست. شما هم با علاقه و خوشحالی به سراغ آن میروید تا اطلاعات خود را درباره قهوه افزایش دهید.
کنون همهچیز برای شما واضحتر شده است. تنها چیزی که مانده، تصمیمگیری درباره برند قهوهای است که میخواهید خریداری کنید. خوشبختانه، همین سایت یک مطلب هم در مورد برندهای مختلف قهوه دارد. دقیقاً همان چیزی که نیاز داشتید. پس شروع به خواندن میکنید و بعد که تصمیم خود را درباره برند قهوه مد نظرتان میگیرید، از طریق لینک خرید داخل مقاله به صفحه خرید هدایت میشوید.
به مسیر حرکت خود دقت کنید؟ این فروشگاه با ارائه محتواهای مفید به شما، کمک کرد که در زمینه قهوه، آگاهی بیشتری پیدا کنید. طی همین مسیر، شما رفته رفته اعتماد بیشتری به این فروشگاه کردید و آنها را به عنوان متخصص قهوه شناختید. حتی شاید کمی هم به سایتشان علاقه پیدا کرده باشید. پس وقتی که نوبت به پرداخت پول است، با خیال راحت و اعتماد کامل با آنها معامله میکنید. خرید شما حتی شاید کمی هم جنبه جبران زحمات و شفافیت آنها را داشته باشد
زحمات و هزینههای شما تاثیری پایدار خواهد داشت!
تبلیغات مدت زمان دارد. اگر قرار باشد تبلیغات شما همیشه فعال باشد، پس هر ماه باید هزینهای بابت آنها بپردازد و هر زمان که دیگر اینکار را نکنید، تبلیغ شما (همراه با تاثیرش) تمام میشود. موضوعی که در بازاریابی ربایشی وجود ندارد.
بازاریابی ربایشی همچون یک گولۀ برف است. گولۀ برفی که هر چقدر غلت میخورد، بزرگ و بزرگتر میشود. هر چقدر که سایت شما جذابتر و کاملتر میشود، به تعداد مخاطبان شما هم اضافه میشود. در ابتدای کار، شما اصلاً شناخته شده نیستید. اما کارتان به جایی خواهد رسید که روزانه هزاران نفر از طریق گوگل و شبکههای اجتماعی شما را پیدا میکنند. و به این راحتیها هم از تعداد آنها کاسته نمیشود. اصلاً گولۀ برفی شما به مرور زمان تبدیل به یک بهمن میشود، حداقل به اندازه یک بهمن تاثیرگذار!
بازدهی شما در بازاریابی ربایشی به مراتب بیشتر است!
اگر قرار باشد شما از طریق تبلیغات برای خود مشتری پیدا کنید، نیاز به هزینه بسیار زیادی دارید. رسانههای مطرح و محبوب اینترنتی معمولاً مبالغ بالایی را برای تبلیغات دریافت میکنند. به علاوه، شما مدام مجبور به تبلیغ هستید و نمیتوانید این هزینهها را متوقف کنید. این در حالی است که شانس تبدیل شدن به مشتری هم کمتر است. چرا که مخاطبان این رسانهها لزوماً نیازی به شما ندارند (دلشان قهوه نمیخواهد) و اگر بعدها هم نیاز در آنها به وجود بیاید، فقط باید امیدوار باشید که نام شما در خاطرشان مانده باشد.
بازاریابی ربایشی بر روی ایجاد رابطه با مشتری تمرکز دارد!
بازاریابی ربایشی فقط یک روش برای جذب مخاطب نیست. بلکه مسیری است که شما برای مخاطب میسازید. مسیری که میتواند غریبهها را تبدیل به دوستان شما کند. دوستانی که تا مدتها با شما همراه هستند و حتی شما را به دوستان و آشنایان خود معرفی میکنند. این یک نقطه بسیار مثبت در بازاریابی ربایشی است. اینکه دقیقاً بر اساس اصول بازاریابی رابطهای کار میکند.
شما بذری برای دوستی میکارید و با رسیدن و پرورش آن، یک درخت دوستی رشد خواهد کرد. یک دوستی که میتواند سالها باقی بماند.
بازاریابی ربایشی به معرفی بیشتر شما منجر خواهد شد!
در روش بازاریابی ربایشی، آخرین مرحله این است که مشتری را تبدیل به یک ترویجدهنده کنید. یعنی دوستی که واقعاً به شما علاقه دارد و با شور و ذوق درباره شما صحبت خواهد کرد. این یعنی بازاریابی ربایشی، روش بازاریابی دهان به دهان را نیز در خود جای داده است. مطمئناً برایتان واضح است که پیشنهاد یک دوست، چقدر تاثیرگذار است.
در همان داستان خرید قهوه، هیچ بعید نیست که شما این فروشگاه قهوه را به دوستان خود هم معرفی کنید، نه؟ (ما بسیاری از خوانندگان و مشتریان خود را از همین طریق بدست آوردهایم.)
شما به بهتر شدن جهان کمک میکنید!
همه اینها عالی است، اما سرمنشا عشق من به بازاریابی ربایشی، چیز دیگری است. در بازاریابی ربایشی، شما به مخاطبان خود آگاهی و آموزش میدهید و با آنها یک رابطه برقرار میکنید. و این از نظر من، مساله بسیار ارزشمندی است. با بازاریابی ربایشی، دیگر هزینههای بازاریابی شما فقط خرج تبلیغات کوتاهمدت نمیشود. بلکه برای ایجاد مرجعی در زمینه کاری خود سرمایهگذاری میکنید. تبدیل شدن به چنین مرجعی، نه تنها در مطرح شدن و رشد شما تاثیرگذار است، بلکه به افزایش آگاهی مخاطبان هم کمک میکند. این یعنی، در کنار بازاریابی، شما برای جامعه و کشور خود هم مفید بودهاید. و واقعاً واقعاً واقعاً چه چیزی از این بهتر و ارزشمندتر؟
دانش تیم شما افزایش پیدا خواهد کرد!
اگر به لطف یادآوری یکی از دوستانم نبود، تقریباً این مورد آخر را فراموش کرده بودم. در جریان بازاریابی ربایشی، شما باید اقدام به تولید محتواهای مفید و کاربردی برای کاربران خود کنید. پس لازم است به تحقیق درباره صنعت خود بپردازید و بخشهای مختلف آن را تحلیل کنید. این برای کسب و کارهای نوپایی که کمتر در حوزه کار خودشان تخصص دارند، یک فرصت عالی است. زیرا مسیر یادگیری و افزایش سطح مهارت در بلندمدت را برای آنها هموار میکند. در حقیقت شما همزمان هم به جذب مشتری و هم به توسعه مهارتهای تیم خود میپردازید.
در بازاریابی ربایشی با چه مسائلی روبرو هستید؟
تا به اینجا همهچیز گل و بلبل بود. اما بگذارید انصاف داشته باشیم و قسمت (نه چندان) تاریک بازاریابی ربایشی هم ببینیم، که چیست؟
در این مسیر، به تخصص نیاز خواهید داشت
مهمترین مسالهای که در بازاریابی ربایشی با آن روبرو هستید، تخصص است: هم تخصص در زمینه کاری شما و هم تخصص در زمینه بازاریابی دیجیتال. شما برای تولید محتوا نیاز به کسانی دارید که هم بلد باشند خوب بنویسند و هم در زمینه کاری شما تخصص داشته باشند. به این ترتیب است که میتوانید مطالب مفیدی تولید کنید. از طرفی دیگر، نیاز به تخصص در زمینه سئو، بازاریابی محتوا، طراحی سایت و … هم دارید. کسانی که بتوانند کارهای فنی را انجام دهند و مطمئن شوند که زحمات شما نتیجه میگیرد.
برای این منظور شما چند راه دارید. یا باید نیروهایی جداگانه برای این دو مورد استخدام کنید که کار سخت و پر هزینهای است. یا باید به نیروهای متخصص در زمینه کاری خود، در زمینه دیجیتال مارکتینگ هم آموزش بدهید. یا باید با یک شرکت دیجیتال مارکتینگ کار کنید که بخشی از کار یا تمام آن را به عهده بگیرد. در هر صورت، کار شما ساده نخواهد بود. به خصوص که در ایران، تخصص چندان راحت پیدا نمیشود.
رشد از طریق بازاریابی ربایشی زمان میبرد
کلیت فکر و استراتژی بازاریابی ربایشی بر پایه راهکارهای طولانیمدت است. این یعنی قبل از آنکه انتظار بازدهی داشته باشید، باید زمان و انرژی زیادی را صرف افزایش کیفیت رسانههای خود کنید. زمان میبرد تا شما شناخته شوید و اعتبار کسب کنید. زمانی که بین چند ماه تا حتی یک سال متغیر است. (البته یک روش بسیار عالی و هماهنگ با بازاریابی ربایشی، برای گرفتن بازدهی سریع وجود دارد و آن هم تبلیغات گوگل است که در ادامه در مورد آن صحبت میکنیم.)
یک آمار جالب در این زمینه توسط شرکت هاب اسپات منتشر شده است. این شرکت از کسب و کارهای مختلفی که به سراغ بازاریابی ربایشی رفتهاند، این سوال را پرسیده است که چقدر طول کشیده تا از این طریق بتوانند فروش خود را افزایش دهند.
بازاریابی برون گرا و درون گرا در کنار یکدیگر!
تا به اینجا، ما به تفاوت دو مفهوم پرداختیم: بازاریابی برونگرا و درونگرا! اما اصلاً منظورمان این نبوده که این دو روش بازاریابی جدا هستند و شما محکومید بین آنها انتخاب کنید. بلکه هدف ما این بوده که شما را با این دو رویکرد مختلف آشنا کنیم. دو رویکرد که مطمئناً هر دو در مسیر بازاریابی شما نقشی بازی خواهند کرد.
بازاریابی ربایشی در مجموع یک روش عالی (و با هزینه کمتر) برای جذب مشتری در طولانیمدت است. اما تبلیغات شما در رسانههای مختلف میتواند یک راهکار زودبازده برای فروش باشد. به علاوه، تبلیغات در برندسازی و شناخته شدن توسط مخاطبان بسیار اهمیّت دارد (هر چند پیشنهاد ما همیشه این است که بعد از پیدا کردن ثبات، به این سمت حرکت کنید.)
پس تاکید ما بر روی مزایای بازاریابی ربایشی در این مقاله، به معنی آن نیست که بازاریابی برونگرا را کاملاً نفی میکنیم.
بازاریابی ربایشی چگونه کار میکند؟
سایت هاب اسپات (Hubspot) به عنوان مطرحترین وبسایت در زمینه بازاریابی ربایشی، یک متد و رویکرد مشخص را برای این روش بازاریابی تعریف کرده است. یک متد که ۴ مرحله اصلی را برای مسیر مشتری شما تعریف میکند.