کاربر مهمان، خوش آمدید.  ورود به پنل کاربریثبت نام

مشاغل صنعت و صنایع ایران

پورتال ثبت و تبادل اطلاعات صنایع ایران و مشاغل وابسته

صنعت و صنایع
به پورتال تخصصی و حرفه ای ثبت و تبادل اطلاعات صنایع ایران و مشاغل وابسته خوش آمدید
شما هم به جامعه بزرگ صنعت و صنایع ایران بپیوندید...

اساس نظریه رنگها

منتشره شده در سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸

اساس نظریه رنگها

شناخت رنگها گامی ساده و ضروری برای ترکیب بندی بهتر در عکاسی است. عکاسی مطالعه نور است و نور رنگی است! بنابر این بهتر است که دمای رنگها، چرخه رنگ و کاربردهای آن در عکسهایتان را بهتر بشناسید.
چیزی که دانستن آن برای عکاسی که می‌خواهد این مقاله را بخواند ضروری است این است که بداند نظریه رنگها در نور با رنگهای نقاشی متفاوت است. رنگهای مرسوم اصلی که نقاشان و پرینترها از آن استفاده می‌کنند رنگهای قرمز، آبی و زرد می‌باشند. در حالی که در نور رنگهای اصلی قرمز، آبی و سبز می‌باشد. در نور با ترکیب مساوی این رنگها نور سفید بدست می‌آید، با ترکیب آبی و سبز رنگ فیروزه‌ای داریم و ترکیب قرمز و سبز، زرد می‌شود. بنابر این در عکاسی بنفش، فیروزه‌ای و زرد رنگهای طفیلی هستند. د راین مقاله نحوه تشکیل رنگها و خواص آنها به تفصیل بحث شده و به چرخه رنگی مرسوم در عکاسی اشاره شده است.

دمای رنگ

دمای رنگ با درجه کلوین بیان می‌شود و عبارتست از میزان حرارتی که باید به یک منبع جسم سیاه داده شود تا نوری با خواص طیفی مشابه با آن رنگ ساطع نماید.
برای توضیح این تعریف، رنگ فلز گداخته را در نظر بگیرید. وقتی یک تکه فولاد گداخته می‌شود، در ابتدا رنگ آن قرمز تیره می‌شود. وقتی که گرمتر شود، دارای رنگی بین آبی و سفید می‌شود. این پدیده رابطه بین دما و رنگ را نشان می‌دهد. با بالاتر رفتن دما رنگ فلز گداخته به آبی مایل به بنفش تبدیل شده و سرانجام اشعه ماوراء بنفش نامرئی ساطع می‌کند. وقتی قطعه فلز از منبع حرارت دور شود، رنگ آن زرد، سپس نارنجی و قرمز می‌شود.
مثالهایی از دمای رنگهای غیر نور روز:
نور شمع : ۱۵۰۰ کلوین
لامپ نئون ۴۰ واتی: ۲۶۸۰ کلوین
لامپ نئون ۲۰۰ واتی: ۳۰۰۰ کلوین
لامپ تنگستن: ۳۴۰۰ کلوین
نور لامپ گزنون: ۵۰۰۰-۴۵۰۰ کلوین
نور فلاش الکترونیکی: ۵۵۰۰-۵۶۰۰ کلوین
ولی به خاطر داشته باشید که دو منبع نور مختلف که دارای دمای رنگ مساوی هستند، لزوما دارای کیفیت بصری رنگ مشابه نیستند. دو منبع نور با رنگ مساوی نیز می ‌توانند دارای کیفیت به شدت متفاوتی باشند.

نور خورشید

خورشید مانند یک جسم سیاه عمل می‌کند. نوری که خورشید تولید می‌کند باید از میان فضا و سپس اتمسفر زمین عبور کرده تا به سطح زمین برسد. بنابر این نور خورشید ترکیبی از نور مستقیم خورشید و نیز نور غیر مستقیم حاصل از پخش شدن و انعکاس نور توسط اتمسفر و ابرها می‌باشد. این پدیده باعث می‌شود که نور خورشید دارای دمای رنگ متفاوتی از ۲۰۰۰ کلوین تا ۲۰۰۰۰ کلوین شود. در جدول زیر دمای معمول نور روز در شرایط زمانی و آب و هوایی مختلف آورده شده است.
شرایط نور روز کمترین (K) بیشترین(K)
سایه (نور آسمان آبی) ۱۲۰۰۰ ۲۰۰۰۰
سایه (نور هوای مه‌آلود) ۷۵۰۰ ۸۴۰۰
نور خورشید+نور آسمان صاف وسط روز ۶۰۰۰ ۶۵۰۰
نور خورشید+نور آسمان صاف صبح/عصر ۵۷۰۰ ۶۲۰۰
نورخورشید +نور آسمان مه آلود ۵۷۰۰ ۵۹۰۰
فقط نور مستقیم خورشید وسط روز متوسط ۵۴۰۰
فقط نور مستقیم خورشید، عصر/صبح ۴۹۰۰ ۵۶۰۰
نور خورشید ۱ ساعت قبل غروب یا بعد طلوع ۳۲۰۰ ۳۴۰۰
نور خورشید در غروب / طلوع ۱۹۰۰ ۲۴۰۰

نور جذب شده

هنگامی که نور سفید روی جسمی می‌تابد، بخشی از نور جذب می‌شود. این جذب نور علت رنگی است که شما می‌بینید.
-اجسام شفاف (شیشه، آب،…) به علت اینکه اجازه می‌دهند تمام اشعه نور سفید از میان آنان عبور کند بی رنگ دیده می‌شوند.
-نور بازتابی از سطح‌ اجسام کدر شامل رنگ آنهاست. اگر تمام طیف‌های نور سفید توسط جسمی جذب شود، آن جسم سیاه به نظر می‌رسد. بر عکس، اگر تمام طیفهای نوری توسط جسمی بازتاب شود، آن جسم سفید دیده می‌شود.

چرخه رنگ

یک عامل اساسی در عکاسی توانایی رسیدن به رنگ و جلوه مورد نظر در عکسهاست. برای دستیابی به این هدف اطلاعات اولیه نظریه رنگها مورد نیاز است. چرخه رنگ نشان داده شده در اینجا این موضوع را نشان می‌دهد.

چرخه رنگ بر اساس رنگهای رنگین کمان تنظیم شده است: قرمز – نارنجی – زرد- سبز – آبی – بنفش. با قرار دادن این طیفها در حول یک دایره ترکیب جدید قرمز- بنفش رنگی را نتیجه می‌دهد که در رنگین کمان وجود ندارد، ولی در چرخه رنگی ما یافت می‌شود. با استفاده از این چرخه رنگ فهمیدن ارتباط بین رنگهای مختلف آسانتر می‌شود.

اجزاء چرخه رنگ

تمام رنگها از ترکیب سفید، سیاه و رنگهای اصلی ساخته شده‌اند. چرخه رنگ ارتباط بین رنگها را تشریح می‌کند.

رنگهای اصلی

رنگهای اصلی (قرمز، زرد و آبی که با مثلث نشان داده شده‌اند) رنگهای خالص بوده و از ترکیب هیچ رنگ دیگری به دست نمی‌آیند. اگر سه رنگ با هم مخلوط شوند نتیجه کار رنگ سیاه است.

رنگهای ثانویه

از ترکیب مساوی دو رنگ اصلی رنگهای ثانویه به دست می‌آید . نارنجی، سبز و بنفش رنگهای ثانویه هستند.

رنگهای مرتبه سوم

رنگهای قرمز-نارنجی، قرمز- بنفش، زرد- سبز، زرد- نارنجی، آبی- بنفش و آبی – سبز از رنگهای اصلی و ثانویه با هم ترکیب شده و رنگهای مرتبه سوم را تشکیل می‌دهند.

طرح و اثر رنگها

اکنون می‌خواهیم ببینیم این رنگها چگونه با هم مخلوط شده و اثر آنها بر تصویر نهایی چیست؟ از آنجا که تعداد حالات مختلف رنگی بسیار زیاد است، در لیست زیر فقط بخش کوچکی از حالات و اثرات مهم مربوط به رنگها شرح داده شده است.

مشابهت

در این طرح از رنگهای همسایه (نظیر قرمز، قرمز – نارنجی، و قرمز – بنفش) استفاده می‌شود.
نقاط قوت: این ترکیب از رنگها اثرات آرام بخش دارند و هنگامی که به طرحی جذاب و در عین حال بدون جسارت و تندی نیاز داریم از آنها استفاده می‌کنیم.
نقاط ضعف: با وجود رنگهای مشابه زیاد در کادر ایجاد تمرکز بیننده عکس به نواحی کلیدی تصویر مشکل می‌شود.

رنگهای متمم

عبارتند از رنگهایی که در دو سوی مخالف چرخه رنگ قرار دارند (مثل آبی و نارنجی). همانند رنگهای نقاشی وقتی متمم یک رنگ با آن ترکیب شود، باعث تمایل رنگ به خاکستری می‌شود و حالت نیمه خنثی ایجاد می‌کند. با اضافه شدن رنگ متمم بیشتر، مخلوط به خاکستری نزدیکتر می‌شود، تا جایی که دیگر از دو رنگ اولی چیزی دیده نمی‌شود.
نقاط قوت: با قرار دادن رنگهای مکمل در کنار هم، همدیگر را تقویت نموده و القای حس طراوت و اشتیاق می‌نمایند و در کنتراست شدید با یکدیگر واقع می‌شوند. رنگ مکمل باعث می‌شود که رنگ دیگر درخشانتر و شدیدتر به نظر برسد. رنگهای مکمل برای ایجاد عکسهای دارای استحکام و جنبش مفید می‌باشند.
نقاط ضعف: این رنگها ممکن است تمرکز بیننده عکس را از نقاط کلیدی عکس منحرف نمایند. رنگهای مکمل دارای طول موجهای بسیار متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس نزدیک به هم قرار گرفته باشند ممکن است باعث مشکل دید برای بیننده شوند و اعوجاج اپتیکی ایجاد نمایند.

سه تایی‌ها

در این حالت سه رنگ با فاصله مشابه با هم در چرخه رنگ (مثل قرمز، زرد و آبی) در کنار هم قرار می‌گیرند.
نقاط قوت: این رنگها حس خوشحالی و لذت را القاء می‌کنند. این رنگها خصوصا برای سوژه‌های بی نظم که نقاط زیادی از تصویر دارای اطلاعات کلیدی است مناسب هستند.
نقاط ضعف: این رنگها ممکن است برهم زننده تمرکز باشند.

مکمل‌های مجزا

عبارتند از یک رنگ اصلی و دو رنگ مخالف مکمل واقع در دو طرف ضلع روبروی آن رنگ (مثل قرمز و زرد-سبز و آبی – سبز)
نقاط قوت: این رنگها ترکیبهای بسیار پرمحتوا و معنوی بوده و برای القای احساسات هنرمندانه بسیار مناسب می‌باشند.
نقاط ضعف: رنگهای مکمل مجزا دارای طول موجهای شدیدا متفاوتی بوده و در نتیجه اگر در عکس در نزدیکی هم قرار بگیرند باعث ایجاد مشکل احساس و اعوجاج اپتیکی برای بیننده شوند.
مسایل بالا بر اساس رنگهای نقاشی بیان شده است. ترکیب رنگ در نور، مثلا روی مانیتور کامپیوتر یا در پرینترهای رنگی، با رنگهای نقاشی متفاوت است. در این حالت رنگ مشکی از ترکیب رنگهای اصلی ایجاد می‌شود. پروسه‌های پرینت ۴ رنگی و برنامه‌های کامپیوتری که برای ایجاد آنها استفاده می‌شود بر اساس رنگهای اصلی متفاوتی که شامل زرد، بنفش، فیروزه‌ای و سیاه می‌باشد کار می‌کنند.

ابعاد رنگ

برای شناخت کامل رنگ علاوه بر شناخت چرخه رنگها باید درجه رنگ Hue، درجه اشباع رنگ Saturation و میزان رنگ Value نیز شناخته شود.
درجه رنگ Hue: درجه رنگ در واقع مشخصه ویژه یک رنگ (نظیرقرمز، زرد و آبی) می‌باشد. طول موجهای خاص یک طیف رنگی ترکیب دقیق رنگی آن را مشخص می کند. مثلا رنگ قرمز دارای اجزاء متفاوتی از رنگ قرمز-نارنجی است.
اشباعSaturation : اشباع رنگ که بنام شدت رنگ نیز شناخته می‌شود، به قوت یا ضعف، و پربودن یا شفافیت یک رنگ اطلاق می‌شود. وقتی گفته می‌شود که یک رنگ درخشان و پر است یعنی دارای اشباع و شدت بالا است. بر عکس هنگامی که یک رنگ ملایم و شفاف باشد دارای اشباع کم است.
میزان رنگ Value: همانند اثر اشباع، در عکاسی سیاه و سفید، روشنایی متناظر با مقدار طیفها است. با اضافه کردن سفیدی یا سیاهی، درجات مختلفی از روشنایی بدست می‌آید. با اضافه کردن سفیدی به یک رنگ، رنگی کمرنگ و روشن بدست می‌آید. با اضافه شدن سیاه به یک رنگ یک رنگ تیره‌تر و سایه‌ای از رنگ اولیه بدست می‌آید. اگر میزان سیاهی خیلی زیاد باشد، به رنگ بدست آمده رنگ تیره گفته می‌شود. عکسهای کم نور این رنگها را نشان می‌دهند. از طرف دیگر، با زیاد نور دیدن عکس، رنگها رنگ و رو رفته شده و سفیدی از حد اعتدال بیشتر می‌شود.

دمای رنگ
رنگها دارای مشخصه‌ای بنام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما می‌بینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیفهای قابل دیدن بین مادون قرمز (در انتهای طرف گرم) و فوق بنفش (در انتهای طرف سرد) قرار دارند.
رنگهای گرمنیمه قرمز چرخه رنگها به عنوان رنگهای گرم شناخته می‌شوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش می‌باشد.
نقاط قوت: این رنگها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.
نقاط ضعف: رنگهای گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد می‌شود.

رنگهای سرد
نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگهای سرد شناخته شده که شامل آبی-سبز و آبی – بنفش می‌باشد.
نقاط قوت: این رنگها آرام و راحت هستند. این رنگها ممکن است بصورت غیر صمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.
نقاط ضعف: این رنگها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.

کاربردهای عکاسی
برای انتخاب اجزاء عکاسی از سوژه‌های بیجان، استفاده از خواص ترکیب رنگهای فوق به شدت بر تصویر شما و عکس العمل ایجاد شده از آن تاثیر می‌گذارد. اما در مورد رنگ و نورپردازی وضعیت چگونه است؟ رنگ بر احساسات ما تاثیر می‌گذارد. دقیقا همانند طیفهای آبی رنگ سوژه که رنگهای سرد و راحتی هستند، نور آبی نیز همان فضا را بر عکس ایجاد می‌نماید.

نور طبیعی

در سایه (حتی در وسط روز)، دمای کلوین نور خیلی بالاست و در نتیجه رنگها به سمت انتهای آبی طیف رنگها سوق داده میشوند. همچنین سوژه‌های واقع در گوشه‌های تاریک، شکافها یا زیر یک درخت دارای طیفی از رنگ آبی می‌شوند. این اثر اگر بدرستی استفاده شود، می‌تواند خوشایند باشد. برای برطرف کردن طیف آبی روی عکس باید از فیلتری با رنگ متمم نظیر زرد استفاده نمود. نور ماه نیز طیفی آبی رنگ روی سوژه‌ها بوجود می‌آورد. همینطور هر اثر نوری را می‌توان با استفاده صحیح از فیلترها تشدید و یا تضعیف کرد.
نور طبیعی در طی روز تغییر می‌کند. نور درخشان خورشید رنگهایی غنی، درخشان و دقیق را نشان می‌دهد. تمام سوژه‌ها با یک تراز از رنگهای دقیق دیده می‌شوند. بخار، مه یا غبار هوا بخاطر پخش کردن نور رنگها را ملایمتر می‌کنند. سوژه‌ها ملایم‌تر و تقریبا روشن‌تر دیده می‌شوند. همینطور در طی یک روز نیمه ابری، طیفهای سرد نور باعث می‌شود که رنگ پوست همانند رنگ چینی به نظر برسد، بنابر این عیوب پوستی جزئی (مثل کک مک و جوش) در زیر این فیلتر طبیعی در عکس کمتر دیده می‌شوند.
در طی طلوع یا غروب خورشید، نور دارای رنگ قرمز، زرد و نارنجی است و این رنگها را به سوژه‌های عکس شما می‌تاباند. این رنگهای گرم همانطور که قبلا گفته شد احساس جذابیت و کشش بیشتری را ایجاد می‌کنند.

نورهای مصنوعی

بیشتر نورهای مصنوعی حالتی شبیه به نور سفید وسط روز ایجاد می‌کنند، ولی تفاوتهایی بین آنها وجود دارد:
تنگستن: این نوع لامپ به نظر می‌رسد که نور سفید ساطع می‌کند، ولی در واقع یک طیف زرد روی عکس دیده می‌شود.
فلورسانت: این نوع نور در بین نورهای مصنوعی تغییرات بیشتری در رنگ ایجاد می‌نماید. در بیشتر انواع یک طیف آبی/سبز در رنگ ایجاد نموده که نور زننده‌ای در عکس ایجاد می‌کند. اگر از هیچ فیلتر بهبود رنگی استفاده نشود، یک لایه سبز یا آبی در عکس ایجاد می‌شود.
نور جیوه: همانند نور لامپهای خیابان، ممکن است به نظر سفید بیاید. ولی ممکن است تصویر آبی /سبز به نظر بیاید.
فلاش الکترونیکی: برای ایجاد نورهای سفید طراحی شده‌اند، اما انواع مختلف آن با هم متفاوتند. برای اطمینان از اینکه هیچ رنگی روی عکس اضافه نمی‌شود، بررسی کنید که نور تولیدی فلاش که در منوال ذکر شده ۵۵۰۰K باشد.
نور یکی از اجزاء اساسی عکاسی است که نباید هیچگاه فراموش شود. اما با اطلاع از احساسی که می‌خواهید بر عکس حاکم باشد و داشتن دانش ابتدایی در مورد رنگها، انتخابهای ممکن و تاثیر آنها روی ترکیب بندی عکس دارای ابزاری خواهید بود که عکس خود را به هنر تبدیل نمایید.

دسته بندی رنگها

از لحاظ فنی رنگها را به دو دسته تقسیم می کنیم:
کروماتیک و آکروماتیک. اکروماتیک آنست که در اصطلاح عام بی رنگ خوانیم مثل سفید و سیاه و خاکستری چنانکه فیلمهای سفید و سیاه سینما را آکروماتیک را تکنی کالر خوانند.

قبل از بحث از تحریک حسی لازمست ببینیم نظر گاه فیزیک و فیزیولوژی و روانشناسی از لحاظ دیدن با هم چه تفاوت دارد.
دو دایره خاکستری رنگ در شکل اول این تفاوت را نشان می دهد آنچه چشم ما از سطح خاکستری می گیرد نور منعکس شده است.
فیزیک دان اگر مقدار این نور را اندازه گیرد به ما خواهد گفت که در هر دو دایره مقدار نور منعکس شده یکسان است. اگر تنها عامل موثر دیدن عامل فیزیکی باشد پس باید هر دو دایره از لحاظ روشنی یکسان به نظر آیند اما چنین نیست زیرا دایره ای که در زمینه سیاه قرار گرفته است از دایره ای که در زمینه خاکستری قرار گرفته روشن تر بنظر می رسد.
اما اگر توسط دو لوله یا از دو روزن که فقط دایره ها را نشان می دهد به آنها نگاه کنیم (بدون اینکه اطراف آنها دیده شود) خواهیم دید همانطور که فیزیک نشان می دهدروشنی هر دو دایره با هم برابر است.
جنبه فیزیکی تحریک بینائی از هر سطحی مقدار نوریست که از آن منعکس می شود.
جنبه فیزیولوژیک آن تاثیری است که این نور منعکس شده در چشم و مغز ما می کند تاثیر نور بسته به نوع چشمی است که آن را می گیرد و نیز بسته به اینست که آن چشم با تاریکی یا با روشنائی سازگار شده است چنانکه بعداً بتفضیل خواهیم دید.
جنبه روانشناسی آن (آنچه دیده می شود) مبتنی بر جنبه فیزیکی و فیزیولوژیک است اما تنها آن نیست چنانکه در مقایسه دو دایره در شکل اول دیده می شود.
نور منعکس که از روزنی دیده شود از لحاظ فنی نور روزنی خوانده می شود مثلاً اگر توسط لوله ای به آسمان با کتاب سرخ یا چیز دیگری نگاه کنیم، به صورتی که فقط رنگ آبی یا سرخ یا رنگ دیگری را ببینیم گوئیم رنگ مجرد (رنگ روزنی) را می بینیم بیشتر آنچه در باره رنگ خواهیم گفت منظور رنگی است که بدین ترتیب دیده شود.
اما رنگهائی که در زندگی روزانه بر اشیا می بینیم رنگ سطحی خوانده می شود. چنانکه اشاره شد وقتی رنگ بدین صورت دیده شود تنها با عوامل فیزیکی و فیزیولوژیک نمی توان آنرا توجیه کرد بلکه عوامل دیگر نیز در آن دخالت می کنند.
در سالهای اخیر روانشناسان و فیزیک دان ها دو کلمه را برای این دو موضوع اصطلاح کرده اند وقتی درخشانی می گویند منظور خاصیت رنگ سطحی است پس اگر به شکل اول باز گردیم خواهیم گفت در خشانی هر دو دایره در آن شکل یکیست اما از لحاظ روشنی اختلاف دارند.
دو اصطلاح دیگر در توصیف رنگها بکار می رود:
یکی از اینها لون است و منظور آن همان رنگ در زبان عادیست رنگ سرخ و آبی و سبز و زرد که از نور آفتاب به دست می آید لون خوانده می شود اصطلاح دیگری که از خواص رنگ است سیری (یا اشباع) است. منظور از درجه سیری یا اشباع رنگی این است که از لون بخوصوص چه مقدار در آن است مثلاً زرد کمرنگی که بسختی از سفید و خاکستری تشخیص داده می شود زرد غیر سیر (اشباع نشده) است و رنگ صورتی همان سرخ غیر سیر (اشباع نشده) است. اگر در گیلاس آبی کمی رنگ سرخ بریزید اول رنگ صورتی به خود می گیرد و همین که بر مقدار رنگ بیفزائید به صورت سرخ در می آید.

ترکیبات رنگها

معمولا ترکیبات رنگی را به طرق مختلف طبقه‌بندی می‌کنند مثلا رنگهای گیاهی و غیر گیاهی ـ طبیعی و مصنوعی ـ آلی و معدنی و لی یکی از طبقه‌بندیهای جدید در مورد کاربرد رنگهاست. در اینجا رنگها را بر اساس کارایی آنها در رنگ رزی طبقه‌بندی می‌کنیم و خصوصیات هر یک و کاربردشان را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
رنگهای بازی
این نوع رنگها، از ترکیبات آلی یا هیدروکلرید آنها می‌باشند که کرومورفور آنها بصورت کاتیونی است از این نظر این دسته رنگها را رنگهای کاتیونی نیز می‌گویند و معمولا دارای فرمول عمومی HO-R-NH2 می‌باشند. رنگ باز وقتی ظاهر می‌شود که بصورت نمک در آید. رنگهای مختلفی که به این گروه تعلق دارند عبارتند از:
• مشتقات تری‌فنیل متان نظیر مالاکیت سبز ، متیل سبز و …
• مشتقات تیازین که بارزترین نمونه آن آی‌متیلن است.
• رنگ بازی که حاوی گروه اکسازین است مانند آبی ملدولا.
• آذینها مانند قرمز خنثی
• رنگهای بازی که حاوی گروههای ازو هستند مانند قهوه‌ای بیسمارک

خصوصیات رنگهای بازی
رنگهای بازی به راحتی در الکل حل می‌شوند و لی بندرت و تحت شرایط ویژه‌ای در آب حل می‌شوند. در برخی از موارد، انحلال با تجزیه شدن مولکول رنگ همراه می‌شود. بدون استثنا همه آن با اسید تانیک ترکیب شده به جسم نا محلول تبدیل می‌شوند.
کاربرد رنگهای بازی در رنگرزی
الیاف سلولزی تمایلی به واکنش با رنگهای بازی ندارند مگر اینکه تمایل را با آغشته کردن اسید تانیک به عنوان تثبیت کننده با الیاف سلولزی ایجاد کرد. رنگهای بازی برای رنگ آمیزی ابریشم و پشم مناسب هستند. برای الیاف سنتزی نیز عملیاتی شبیه به الیاف سلولزی باید انجام داد.

رنگهای اسیدی

این رنگها نمکهای سدیم اسیدهای سولفونیک و کربوکسیلیک‌اند و برای الیاف سلولزی نامناسب‌اند اما برای الیاف پروتئینی و پلی‌آمیدی مناسب‌اند. رنگهای اسیدی فقط بکمک گرما جذب الیاف می‌شوند و در کمتر از ۳۹C ابدا جذب الیاف نمی‌شوند و هر چه دما از ۳۹C بالاتر رود شدت جذب رنگ توسط الیاف نیز افزایش می‌یابد.
از انواع مختلف رنگها، می‌توان نمونه‌های زیر را نام برد:
• مشتقات تری‌فنیل متان، مانند آبی زایلن.
• رنگهای نیترو که ترکیب آروماتیک موجود در ساختار آنها نیتره شده‌اند معمولا برای الیاف پروتئینی مناسب‌اند مانند زرد مفتول.
• رنگهای حاوی گروه آزو مانند آزوگرانین.
رنگهای مستقیم
این رنگها بدلیل داشتن گروههای اسید سولفونیک یا نمکهای سدیم آنها به رنگهای اسیدی شباهت دارد و بطور کلی، از ترکیبات سولفونه شده ازو می‌باشند. این رنگها مستقیما برای رنگ‌رزی الیاف سلولزی بکار گرفته می‌شود. اما برای الیاف پروتئینی شرایط ویژه‌ای لازم است. مهمترین این سری رنگها عبارتند از:
• رنگهای مستقیم منوآزو مانند دی‌آزامین اسکارلت B
• رنگهای مستقیم دی آزو
• رنگهای مستقیم تریس آزو مانند قهوه‌ای دی آزو
• رنگهای مستقیم تترا ازو
ماهیت اتصال مولکولهای رنگ به الیاف عمدتا پیوند هیدروژنی است که بین هیدروژن گروه –OH الیاف سلولزی با گروههای NH2O-OH و –N=N- موجود بر روی رنگهای مستقیم برقرار می‌شود با افزایش دما تمایل رنگ پذیری الیاف، کاهش می‌یابد.
رنگهای دندانه‌ای
این رنگها به تنهایی روی الیاف نمی‌توانند تثبیت شوند بلکه برای این کار به ماده تثبیت کننده که اصطلاحا « دندانه » نامیده می‌شود، نیاز دارند که مهمترین آنها هیدروکسیدهای کروم، قلع، آلومینیم و آهن است. در این سیستم رنگرزی، مولکولهای رنگ در نقش لیگاند یک یا چند الکترون غیر پیوندی خود را به فلزی که دارای اوربیتالهای خالی است می‌دهند بدین صورت پیوند داتیو بین آنها تشکیل می‌شود.
رنگهای دندانه‌ای دو نوع‌اند:
• رنگهای دندانه‌ای طبیعی که از معروفترین آنها آلیزارین یا ( ۱ و –۲ دی هیدروکسی آنتراکینون ) را می‌توان نام برد.
• رنگهای دندانه‌ای اسیدی که نمونه معرف آنها اریوکروم سیاه آوسولوکروم نارنجی M است که در رنگرزی الیاف پشم و پلی‌آمید کاربرد وسیعی دارند و هر دو بوسیله کروم تثبیت می‌شوند.
رنگهای آزوئیکی
این سری از رنگها در آب نامحلول‌اند و در داخل الیاف بوجود می‌آیند سپس با بازدی ازوی نیتره شده ترکیب می‌شوند. عمدتا برای رنگ‌آمیزی الیاف سلولزی بکار می‌روند. اما برای الیاف پروتئین چندان مناسب بنظر نمی‌رسند. نمونه‌ای از این رنگها قرمز نیتروز امین است.

رنگهای گوگردی
این دسته از رنگها ترکیبات آلی پیچیده‌ای هستند که در ساختار آنها گوگرد شرکت دارد، براق نیستند و معمولا در رنگرزی الیاف سلولزی بکار می‌روند. در آب حل نمی‌شوند ولی در محلول سولفید سدیم حل می‌شوند. در این عمل سولفید سدیم در نقش احیا کننده مولکول اصلی را به مولکولهای کوچکتر محلول در آب تفکیک می‌کند. یکی از رنگهای گوگردی را می‌توان از حرارت دادن پارائولوئیدین با گوگرد تهیه کرد.
از حرارت دادن مخلوط دی هیدرو ـ تولوئیدن با بنزوروین و گوگرد ، نیز یک رنگ زرد که ایمدیال نامیده می‌شود، بدست می‌آید.
رنگهای خمره‌ای
این رنگها از نظر غیر محلول بودن در آب شبیه رنگهای گوگردی‌اند. بطوری که پس از واکنش با هیدرو سولفیت سدیم بصورت محلول در‌می‌آید. ایندیگو یکی از رنگهای طبیعی خمره‌ای است که امروزه در مقیاس صنعتی از قطران زغال‌سنگ (نفتالین) تهیه می‌شود. رنگهای خمره‌ای به دو دسته تقسیم می شوند.
• رنگهای خمره‌ای ایندیگویی حاوی کروموفور مثل مشتقات ایندیگویتی
• رنگهای خمره‌ای آنتراکتیونی که از آنتراکینون مشتق می‌شوند. مثل: ززدی ایندانترن
رنگهای کلوئیدی
الیاف هیدروفوبیک مانند استات سلولز نوع سوم و دوم، عمدتا رنگها غیر محلول در آب را بهتر به خود می‌گیرند. این سری رنگها هم می‌توانند از زمره ترکیبات آزو باشد (مانند زرد قند دیسپر سول G ) و هم می‌توانند از مشتقات آنتراکینون باشد (مانند آبی براق دوانول CB)
اتصال بین الیاف و رنگ از طریق پیوند هیدروژنی ، نیروهای واندروالسی و همچنین جاذبه دو قطبی ـ دو قطبی تامین می‌شود.
رنگهای فعال
رنگهایی که برای رنگ‌آمیزی الیاف سلولزی معرفی شده‌اند، پس از انتقال از حالت محلول به حالت جامد ، بر روی الیاف تثبیت می‌شوند و بعضی از آنها به علت اینکه در مقابل رطوبت مقاوم نیستند کارایی چندانی ندارند (مانند رنگهای مستقیم). از اینرو پژوهشگران تلاش کردند تا رنگ را بوسیله پیوند کووالانسی به الیاف سلولزی متصل کنند. برای این منظور ، تمام کوشش خود را بر روی کلرید سیانوریک یا به بیان دیگر به رنگهای تری ازینیل معطوف داشتند. زیرا اتمهای کلر می‌تواند به آسانی بوسیله یک ، یا دو یا سه گروه هیدروکسیل یا آمین و … جایگزین شود و مولکول رنگ را به گروههای روی الیاف متصل کند. مانند رنگهای زرد و قرمز و آبی پرویسون

مشاغل صنعتی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 50 = fifty eight
Powered by MathCaptcha